سفارش تبلیغ
صبا ویژن

فونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا ساز

لطفا از تمام مطالب دیدن فرمایید.

مرحوم سید بن طاووس می گوید:سحر گاه در سرداب مقدس از امام زمان(عج)

شنیدم که فرمودند:خدایا شیعیان ما را از شعاع نور ما و باقی مانده ی طینت ما

خلق کرده ای، آنها با اتکا بر محبت و ولایت ما، گناهان زیادی کرده اند، اگر گناهان

آنها در ارتباط  با توست، از آنها بگذرکه ما از آنها راضی شدیم؛ وآنچه از گناهان که در

ارتباط ببین آنها و مردم است، خودت میان آنها اصلاح کن و از خمسی که حق ماست

به آنها بده تا راضی شوند و ایشان را در بهشت وارد کن و از آتش جهنم نجات

بده و همراه با دشمنان ما بر آنها خشم نگیر.

نجم الثاقب348،برکات حضرت ولی عصر،400






تاریخ : چهارشنبه 94/4/31 | 10:11 عصر | نویسنده : چشم به راه | نظرات ()

یک هفته بود کارتهای عروسی روی میز بودند.

هنوزتصمیم نگرفته بود چه کسانی را دعوت کند.

لیست مهمانها و کارهای عروسی ذهنش را پر کرده بود…

برای عروس مهم بود که چه کسانی حتما در عروسی اش باشند.

از اینکه دایی سعیدش سفر بود و به عروسی نمی رسید دلخوربود…


کاش می آمد…

خیلی از کارت ها مخصوص بودند.مثلا فلان دوست و فلان رئیس…

خودش کارتها را می برد با همسرش!سفارش هم میکرد که حتما بیایند…


اگر نیایید دلخور میشوم. دلش می خواست عروسی اش بهترین باشد.همه باشند و خوش بگذرانند.

تدارک هم دیده بود.

” ارگ و دیگر ابزارها”حتما باید باشند،خوش نمی گذرد بدون آنها.

شیشه های مشروب را سفارش داده ام خدا کند تا فردا آماده شوند
بهترین تالار شهر را آذین بسته ام.

خوبی این تالار این است که کاری ندارند مجلس مختلط باشد یا جدا.

چند تا ازدوستانم که خوب میرقصند حتما باید باشند تا مجلس گرم شود.

 آخر شوخی نبود که.  شب عروسی بود…


همان شبی که هزار شب نمیشود.

همان شبی که همه به هم محرمند.

همان شبی که وقتی عروس بله میگوید به تمامی مردان داخل تالار که نه به تمام مردان شهر محرم میشود این را از فیلم هایی که در فضای سبز داخل شهر میگیرند فهمیدم…


همان شبی که فراموش میشود عالم محضر خداست.

آهان یادم آمد.

این تالار محضر خدا نیست تا می توانید معصیت کنید.همان شبی که داماد هم آرایش میکند.

همه و همه آمدند حتی دایی سعید
و….. اما…………………کاش امام زمانمان”عج” بود.

حق پدری دارد بر ما…


مگر میشوداو نباشد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

عروس برایش کارت دعوت نفرستاده بود،اما آقا آمده بود.

 

به تالار که رسید سر در تالار نوشته بودند: 

(ورود امام زمان”عج” اکیدا ممنوع!)

دورترها ایستاد و گفت: دخترم عروسیت مبارک ولی ای کاش کاری میکردی تا من هم می توانستم بیایم….

مگر میشود شب عروسی دختر پدر نیاید.من آمدم

 اما..

گوشه ای نشست و دست به دعا برداشت و برای خوشبختی دخترک دعا کرد….







تاریخ : دوشنبه 94/4/29 | 5:42 عصر | نویسنده : چشم به راه | نظرات ()

سلام آقا.............

آقا ماه رمضان تمام شد. ماهی که خیلی ها مژده ظهورت را دادند گفتند امام شاید دراین

ماه ظهور می کنند

آقا این ماه هم تمام شد ولی شما نیامدید دروغ نگم کمی چشم به راهت بودیم (چون اگه خیلی

چشم به راهت بودیم شاید تا به حالا ظهور می کردی)پس چرا  نیامدی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

آقا مردم مظلوم یمن که شیعه هستند دارند قتل عامشون می کنند اما شما نیامدید

نه تقصیر ماست که شما را گم کردیم . حواسمون را به جای شما به دیگران کردیم

به مادیات،به غیبتها، به تهمت ها، و........

اصلا شما را از یاد بردیم.................

آقا جان من می خواهم به شما قولی بدهم اینکه هرجا برم هرجا که باشم

شما را در کنارم احساس کنم و هروقت فکر گناه کردم ، فکر کنم که شما

مرا می بینید و آن فکرم را ازیاد ببرم.

تا شاید شما زودتر ظهور کنیدو دشمنان را نابود کنید.

هرکی که این پیام را می خونه بسم الله این قول را انجام بده ونیز یک پیام بده

به امید دیدار شما ای امام ما

رها اصفهانی






تاریخ : شنبه 94/4/27 | 11:40 عصر | نویسنده : چشم به راه | نظرات ()

سلام وعلی آل یاسین....

 

از کجا آغاز کنم؟

 قصه این عشق را عشقی که به پایش  خواهم سوخت که سوختن دراین عشق امن ماندن از اتش جهنم است...

 به امید این که سرانجام خوبی دارد لب به گله باز نکردم!

 از کجا آغاز کنم ؟

قصه عشق را که حاضرم به خاطرش همه چیز را فدا کنم...

کسی که با یادش دلم آرام می گیرد. کسی که صدایش و لبخندش و نگاهش خوشبختی را

نصیبم می کند. کسی که می داند عاشقش هستم....

 اما راه ورسم وفاداری به عشق و عاشقی رابلد نیستم...

 معنی عشق را آنطور که باید باشد نمی فهمم با هرباد وزیدنی عهدهایم را می شکنم و....

کاش این عشق به رویت همه برسد.....رویت آن خورشید سحرگاهی ازچشمانمان غافل نیست...

این خود ما ئییم که غافلیم....!او حاضراست...این مائیم که درغیبت کبری رفتیم وحاضر به ظهورنیستیم حتی برای فرج خودمان لحظه ای حاضر به ترک عادتهای گناه نیستیم...

 

از خودم در حیرتم و در بیابان دل خویش سرگردانم .

 نمی دانم چه بگو یم می ترسم صدایت کنم و بگو یم آقا بیا :....

 خودت که بهتر از حال زارمان خبر داری : می ترسم بیایی و باز اینجا کوفه گردد و تو ......

 

 

 






تاریخ : دوشنبه 94/4/8 | 11:11 عصر | نویسنده : چشم به راه | نظرات ()
  • در بخشی از روایاتی که درباره ی رویدادهای پیش از ظهور و یاران حضرت مهدی عجل الله آمده ، از اهل فارس ، یاد شده است.
     فارس ، به سرزمین هایی می گفتند که در برابر کشور روم بود و شامل ایران امروز و بخش دیگری از سرزمین هایی بودکه جزء قلمرو ایران آن زمان بود.

  • ابن عباس می گوید : خدمت پیامبر (ص) از فارسیان ، سخن به میان آمد. آن حضرت فرمود : (( اهل فارس - ایرانیان – جمعی از ما اهل بیت هستند )). هنگامی که از موالی یا اعاجم ، نزد پیامبر (ص) یادشد ، فرمود : (( سوگند به خدا که من به آنان بیش تر از شما اطمینان دارم )). ابن عباس می گوید : (( زمانی که پرچم های سیاه به سوی شما روی آورند ، فارسیان را گرامی بدارید ، زیرا که دولت شما با آنهاست )).
    روزی اشعث به امام علی علیه السلام با اعتراض گفت : یا امیرالمومنین! چرا این عجم ها پیرامون تو گرد آمده ، بر ما پیشی گرفته اند؟

  • حضرت خشمگین شد و در پاسخ فرمود : (( ... سوگند به خدایی که دانه را شکافت و آفریدگان را آفرید ، آنان برای بازگرداندن شما به دین اسلام ، با شما به نبرد برمی خیزند ، چنان که شما برای اسلام آوردن در میانشان شمشیر می کشید )).

  • امام باقر علیه السلام فرمود : (( یاران حضرت قائم سیصد و سیزده نفر از فرزندان عجم هستند )).

  • هر چند عجم به غیر عرب گفته می شود ، ولی به طور حتم ایرانیان – اهل فارس – را در برمی گیرد.

  •  






تاریخ : شنبه 94/4/6 | 11:20 عصر | نویسنده : چشم به راه | نظرات ()
   1   2      >
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
.: Weblog Themes By SlideTheme :.