1. آیة "و لا یغتب بعضکم بعضاً أیحب أحدکم أنْ یأکل لحم اخیه میتاً فکرهتموه، و اتقوا الله، إن الله توّابٌ رحیمٌ...؛ و هیچ یک از شما دیگری را غیبت نکند، آیا کسی از شما دوست دارد که گوشت برادر مردة خود را بخورد؟ (به یقین) همة شما از این امر کراهت دارید. تقوای الهی پیشه کنید که خداوند توبهپذیر و مهربان است. "[2]
و در جملة أیحب أحدکم...؛ نخست استفهام انکاری به کار برده، و حب منفی را به "أحد"، یعنی یکی از مسلمانان نسبت داده و نه به بعضی از مسلمانان، یعنی نفرموده: "أیحب بعضکم" تا مشمول نفی واضحتر شود؛ یعنی اینکه حتی یک نفر از شما نیز حاضر نخواهد شد که گوشت برادر مردة خود را بخورد چه رسد به بعضی یا همه مردم و باز به همین منظور نفی مذکور را با جملة "کرهتموه" تأکید کرده است؛ یعنی اینکه همة شما این امر را زشت میدانید. حاصل معنای آیه این که: غیبت کردن مؤمن به منزلة خوردن گوشت برادر خود در حالی که او مرده است می باشد.
آیه یاد شده اشاره به نکات اخلاقی و تربیتی دارد، از جمله:
1. فرد غائب همچون مرده است که قدرت بر دفاع از خویش ندارد و هجوم بردن بر کسی که قادر بر دفاع از خویش نیست، بدترین نوع ناجوانمردی است.
2. بیشک خوردن گوشت مرده سبب سلامت جسم و جان نمیشود، بلکه سرچشمة انواع بیماریها است، بنابراین، غیبتکننده اگر آتش کینه و حسد خود را با غیبت به طور موقت فرو نشاند، به یقین چیزی نمیگذرد که همان بذرهای نهفتة مفاسد اخلاقی در درون جان او سر میکشد و همچون خارهای مغیلان او را آزار میدهد.
3. غیبتکننده انسان ضعیف و ناتوانی است که شهامت رویارویی با مسائل را ندارد و به همین دلیل به مردة برادر خویش هجوم میبرد.
همانگونه که یک حیوان یا انسان مردارخوار، سبب انتشار انواع میکروبهای بیماریزا میگردد، شخص غیبتکننده نیز با ذکر گناهان و عیوب پنهانی برادران مسلمان عوامل اشاعة فحشاء را فراهم میسازد.
قرآن مجید با ذکر این مثال و ریزهکارهایی که در آن نهفته شده به تحریک وجدان و فطرت انسانها در برابر این گناه بزرگ میپردازد و شاید به همین دلیل جمله را با سؤال شروع میکند، تا پاسخ آن از درون انسانها برخیزد و تأثیر آن قویتر شود، میفرماید: "آیا هیچ یک از شما دوست دارد گوشت برادر مرده خود را بخورد؟"
در ضمن آیه میتواند اشارهای به این نکته نیز باشد، که موارد جواز غیبت (مانند تظلّم و رفع ستم و مشورت و اصلاح ذات البین در واقع مانند موارد اضطرار به اکل میته است که انسان باید به حداقل قناعت کند. )
2. آیة دیگری که بر مذمت غیبتکنندگان نازل شده؛ آیة: "ویلٌ لکل همزة لمزة"[3] می باشد.
خداوند متعال در آیه یاد شده، با تهدید کوبندهای به سراغ عیبجویان و غیبتکنندگان میرود و میفرماید: "وای بر هر عیبجوی غیبتکنندهای که مردم با ایمان را به سخریه میگیرند، و با نیش زبان و حرکات دست و چشم و ابرو، در پشت سر و پیش رو، مؤمنان را هدف تیرهای طعن و تهمت قرار میدهند.
واژة "لمزة" و "همزة" که هر دو صیغة مبالغه، به یک معنی است، و اشاره به غیبتکنندگان و عیبجویان دارد.
تعبیر به "ویل" که در آغاز این آیه آمده است، در 27 مورد از قرآن مجید دیده میشود، که در مقام نفرین و به معنی هلاکت و یا به معنی انواع عذاب است، و با توجه به موارد استعمال ویل در قرآن به خوبی روشن میشود که این واژه در مواردی به کار میرود که کارهای بسیار زشتی انجام گرفته است، و از اینجا روشن میشود که غیبت و عیبجویی از دیدگاه قرآن مجید از زشتترین کارهاست.
3. آیة: "إن الذین یحبون أن تشیع الفاحشة فی الذین آمنوا لهم عذاب ألیم فی الدنیا و الآخرة؛ [4] کسانی که دوست دارند زشتیها در میان مردم با ایمان شیوع یابد عذاب دردناکی برای آنان در دنیا و آخرت است.
در آیه یاد شده خداوند متعال به طور مستقیم سخن از نکوهش اشاعة فحشاء و تهدید شدید مرتکبشوندگان به میان میآورد و به طور ضمنی، از غیبت کردن مذمت میکند، زیرا اشاعة فحشاء غالباً از راه غیبت یا تهمت است. البته شأن نزول آیه در مورد تهمتی است که از سوی منافقان به یکی از همسران پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ زده شده بود، ولی مسألة اشاعة فحشاء مفهوم عام دارد که به ویژه غیبت را در بسیاری از موارد شامل میشود و هرگاه کارهای خلافی را مردم در پنهانی انجام دادهاند و کسی از آن آگاه نیست برملا شود، بسیاری از افرادی که ایمانشان ضعیف است تشویق به انجام آن میشوند. آخرین سخن دربارة تفسیر آیة یاد شده اینکه قرآن مجید برای تأکید بر این مسأله میگوید کسانی که دوست دارند، اشاعة فحشاء در میان مؤمنان شود چنین سرنوشتی دارند.
4. آیه: "لا یحب الله الجهر بالسوء من القول الا من ظلم و کان الله سمیعاً علیماً؛ [5] خداوند دوست ندارد کسی با سخنان خود بدیها (ی دیگران) را اظهار کند، مگر آن کسی که مورد ستم واقع شده باشد، خداوند شنوا و دانا است. "
در آیه یاد شده سخن از جواز غیبت کردن برای مظلومانی که به دادخواهی برمیخیزند آمده که از آن به خوبی غیبت بدون مجوز جایز نیست، و برای اینکه افرادی از این استثناء سوءاستفاده نکنند، و به بهانة اینکه مظلوم واقع شدهاند، هرجا بنشینند و به غیبت این و آن بپردازند، در پایان آیه میفرماید: خداوند سخنان را میشنود و از نیّات آگاه است. (و کان الله سمیعاً علیماً).
از آنچه در آیة مورد نظر آمد، زشتی فراوان غیبت و عواقب دردناک آن در دنیا و آخرت، به خوبی روشن میشود. [6]
تعبیراتی که در آیات شریفه و روایات اسلامی به کار رفته نشان میدهد که آبرو و حیثیت افراد مانند مال و جان آن ها، بلکه از بعضی جهات مهمتر است. همچنین بیانگر این مطلب است که غیبت از بزرگترین گناهان شمرده میشود، حتی بزرگتر از عمل شنیع زنا؛ چنانکه رسول گرامی اسلام ـ صلی الله علیه و آله ـ فرمودند: "الغیبة اشدّ من الزّنا؛ [7] (گناه) غیبت شدیدتر از زنا است". و امام علی ـ علیهالسّلام ـ می فرماید: "ابغض الخلائق إلی الله المغتاب؛ [8] منفورترین بندگان نزد خداوند غیبتکننده است. "